امام خمینی بر مرحله تداوم و استمرار انقلاب بیش از مرحله پیروزی تاکید داشتند و معتقد بودند که "انقلاب همچون طفلی میماند که باید تربیتش کرد، پرستاری میخواهد." (ج19 ص107)
امام خمینی ضمن تلقی تداوم انقلاب به عنوان "اهم واجبات شرعی" (ج19 ص27) معتقد بودند "رسیدن به پیروزی آسانتر از حفظ پیروزی است" (ح14 ص70) همانگونه که "کشورگشایی آسان است لیکن کشورداری مشکل است." (ج15ص201)
ایشان بر این اعتقاد بودند که عوامل موجده انقلاب همانا عوامل مبقیه آنست آنجا که در وصیتنامه سیاسی - الهی خود میفرمایند: "بی تردید رمز بقاء انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است." یعنی همانگونه کهانگیزه الهی مردم عامل عمده قیام بوده است مقصد الهی نیز عامل تداوم انقلاب بشمار میآید. لذا امام راحل بر "حفظ عوامل پیروزی" (ج8 ص54 تا56) و حفظ نهضتبه همان صورت اولیه (ج 6ص38) برای تداوم و زندهماندن انقلاب تاکید داشتند. در این رابطه، ایشان بر عواملی از قبیل وحدت مقصد و کلمه، حفظ ارزشها، حضور دائم مردم در صحنه، وفاداری متقابل ملت و مسئولان، نوسازی مادی و معنوی، تقویت و توسعه تبلیغات داخلی و خارجی و حفظ ایران به عنوانامالقرای جهان اسلام تاکید داشتند.
1- وحدت مقصد و کلمه
امام خمینی حفظ وحدت کلمه را ضامن تداوم پیروزی انقلاب میداند (ج19 ص29) و انسجام و وحدت نظر ملتبا تمسک به حبلالله و اتکال به خدای متعال را ضامن حفظ پیکره نظام میداند (ج15ص135) و ج11ص23 و ج 7ص208). ایشان به استناد به آیه شریفه "واعتصموا بحبلالله جمیعا و لاتفرقوا" و حدیث نبوی "یدالله مع الجماعة" معتقدند که مسلمانان باید ید واحده، دارای وحدت کلمه و مقصد و روح همیاری و تعاون باشند (ج8 ص93 و188) تا در سایه اخوت اسلامی و حفظ تفاهم، برادری (ج12 ص165) اسلامی را محافظت نمایند.
امام خمینی انسجام و وحدت نظر ملت و جلوگیری از تفرقه میان گروههای مختلف (ج6ص86) را گامی عمده در فراگیر شدن نهضتبر مبنای مقصد و شعار واحد میدانند و معتقدند اتحاد بین حوزه و دانشگاه (ج17 ص26)، همبستگی دیانت و سیاست (ج5ص47) و حضور روحانیت در صحنه همگام با سایر اقشار ملت موجب تحکیم پایگاه اخوت و در نتیجه تسهیل صدور ارزشهای آن میگردد. از سوی دیگر ایشان بر وحدت پیام و هماهنگی همه مراکز الهامبخش تاکید دارند و معتقدند: "ایجاد ارتباط و اتحاد بین مسلمانان جهان از قبیل شیعه و سنی از طرق گوناگون مثل سفرهای رسمی و غیر رسمی و یا سفرهای مذهبی عظیم حج، سبب آشنایی و اخوت مسلمانان جهان با یکدیگر و رساندن پیام انقلاب اسلامی ایران به گوش مسلمانان جهان میشود." (ج15 ص190، و ج17 صص29 و 82)
2- حفظ ارزشهای اسلامی و معنوی
امام خمینی مردم را به باقی بودن بر احیای احکام الهی (ج13ص28)، پایبندی به دین اسلام به عنوان یک امانت، و جهد و کوشش در راه معرفی و ترویج مکتب اسلام (ج6 ص17) فرا میخواند و بر حفظ انقلاب درونی و تحول اخلاقی تاکید مینماید. در این رابطه حضرت امام بر حفظ روحیه صبر و تحمل بر اساس آیه شریفه "فاستقم کما امرت" و بقاء روحیه مقاومت، ایثارگری، فداکاری و شهادتطلبی و سلحشوری (ج16ص120، ج18ص 186، ج19ص 13ص31) تاکید دارند و معتقد به حفظ خط معنویتی میباشند که ملتبه خاطر آن قیام کرد (ج15ص190) ایشان ضمن تاکید بر فرهنگ ایثار و شهادت، صبر و استقامت انقلابی را در جهتحفظ دین مقدس اسلام و رفع مشکلات و کمبودها مورد توصیه قرار میدهند (ج17ص100). امام خمینی (ره) با استناد به آیه شریفه "ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم" حفظ ارتباط با خدا و اتکال به ذات مقدس حق (ج15ص182وج19 ص74) را تا قطع مابقی ریشههای فساد ضروری میدانند و تداوم روحیه اخلاص وانگیزه الهی قبل از انقلاب (ج8صص9و 89) بیرونی و تحول درونی را بالاترین پیروزیها محسوب مینماید (ج7ص40) از اینرو، از جمله عوامل استمرار انقلاب از دیدگاه حضرت امام حفظ ایمان به الله و توجه به ترجیح قدرت ایمان و اراده خداوندی بر قدرتهای مادی است که دراین رهگذر ایشان بر حفظ مجالس عزاداری به عنوان عامل تشجیع مردم و تداوم راه نهضت تاکید دارند.
3- حضور دائم مردم در صحنه
امام خمینی بر اساس آیه شریفه "کلکم راع و کلکم مسوول" مسئولیتحفظ انقلاب را همگانی میداند (ج12ص165) و معتقد است مشارکت مردم و حضور دائم آنان در صحنه موجب افزایش درجه خلوص قدرت و استحکام انقلاب اسلامی میگردد (ج13ص31 و ج19ص195). ایشان بر این اعتقاد است که همه اقشار و افراد جامعه باید بدون استثناء در مسائل جامعه شرکت و در امور مملکتی دخالت نمایند و همواره ناظر کارهای مسئولین مملکتخود باشند و اشتباهات آنان را گوشزد نمایند. (ج15ص62 و 76) ایشان بقاء مردم انقلابی در صحنه را برای دفع توطئههای بیگانگان و نگهبانی از ثمرات انقلاب و خون شهیدان ضروری میدانند (ج16ص24و47) و معتقدند وقتی انقلاب از متن مردم باشد نمیشود آن را شکست داد (ج16ص26) امام خمینی معتقد است استقامت و حضور همیشگی مردم در صحنه (ج ص124 و 137) مستلزم آگاهی و هوشیاری و بیداری ملت نسبتبه عوامل ضد انقلاب و توطئهها، شرارتها و مفاسد آنان میباشد (ج6 ص16و ج 17ص17). ایشان بی تفاوتی را جایز نمیشمردند و معتقد به همت عمومی در اصلاح امور (ج6ص271) و اراده قوی در سرکوب توطئهها (ج6ص21) از سوی مردم انقلابی میباشند و بدینگونه بر هوشیاری ملت جهت تصفیه مغرضین، جلوگیری از نفوذ بیدینان در صفوف مردم و عدم رخنه غیر معتقدان به اسلام در صفوف انقلابیون تاکید وافر دارند (ج6ص22و28) بنابراین امام خمینی معتقد استبرای حفظ انقلاب اسلامی و خنثیسازی دسیسهها مردم ایران نبایستی ازهیچ کوششی فروگذار نمایند و بایستی سعی کنند از جوسازان خدانشناس و متکبران بیاعتناء به اسلام تاثیر نپذیرند، از شایعه سازان مخالف مصالح عمومی انقلاب پیروزی ننمایند و به تبلیغات غرضآلود و دلسرد کننده دشمنان انقلاب و اسلام گوش فرا ندهند. (ج16ص47 وج6 ص20وج17ص29). امام خمینی بر این اعتقاد است که مظهر حضور دائم مردم در صحنه شرکت در راهپیماییها و حضور در مراکز آگاهی بخش و پایگاهها و کانونهای اصلی مبارزه است. در این رابطه ایشان تاکیدی ویژه بر حضور در مساجد و شرکت گسترده مردم در نمازهای وحدت آفرین جمعه دارند (ج17ص54و ص84) زیرا از دیدگاه ایشان شرکت گسترده مردم در تظاهرات و راهپیماییها و برپایی نماز جمعه، باعث تفاهم و آگاهی ملت از مسائل سیاسی و دینی روز میشود (ج17 ص74)
4- وفاداری متقابل ملت و مسئولان
امام خمینی (ره) معتقد بودند که وجود دولت از واجبات حسبیه و وظیفه آن حفظ نظام و برقراری امنیت است (ج13ص14). نظر به اینکه در حکومت اسلامی دولت و ملت از یکدیگر جدا نیستند (ج8ص215 وج15 ص85) و خلوص قدرت در این نظام در همبستگی میان مردم و حکومت متجلی است، امام معتقد است که از یکسو لازم است مسئولان مملکتی با مردم و مسائل آنان شناخت و آشنایی کامل داشته باشند تا بهتر بتوانند به خدمتگزاری ملت اهتمام نمایند و از سوی دیگر ملتبایستی با پشتیبانی همه جانبه از دولت انقلابی، قدر نعمت عظیم انقلاب اسلامی را بداند (ج8ص13و ج19 ص109 و241). بنابراین حضرت امام رابطهای دو سویه میان ملت و دولت قائلند. در این رابطه ضمن تاکید بر دستاندرکاربودن افراد متعهد د رجمهوری اسلامی (ج15 ص85) دولت را به انجام اقدامات در جهت جلب نظر ملت توصیه مینمایند (ج15 ص182) چرا که معتقدند کسانی میتوانند برای مردم کوشش کنند که دارایانگیزه معنوی باشند (ج4ص254). از سوی دیگر، امام خمینی بر حفظ حیثیت و وجاهت ارگانهای مختلف نزد مردم و پشتیبانی ملت از دولت و مجلس و سایر ارگانها تاکیدی وافر دارند (ج15ص135و200) که از رهگذر وفاداری متقابل مردم و دستاندرکاران مملکتی، نهضت اسلامی تداوم و استمرار یابد.
5- نوسازی مادی و معنوی
امام خمینی نوسازی معنوی را مقدم بر نوسازی مادی میدانند و علاوه بر نوسازی و تحول اخلاقی، به معنای خودسازی و دگرسازی (ج17ص25) تاکیدی عمده دارند. در رابطه بانوسازی آموزشی، ایشان دانشگاهها را عامل حفظ و بقای انقلاب میدانند (ج19ص253) و "بر اصلاح دانشگاهها و تربیت دانشجویان" (ج8 ص53) تاکیدی وافر دارند که در این رابطه برای رسالت و مسئولیتخطیر دانشپژوهان و تعهد مراکز آموزشی در تربیت افراد متعهد و تحویل آنان به جامعه اسلامی اهمیتی ویژه قائلند. (ج17ص26). از سوی دیگر امام خمینی مبنای نوسازی حقوقی را مسالمت جویی و عدم اتکال دولتبه سرنیزه (ج15ص182) از یکسو و قانونمندی و قانونگرایی از سوی دیگر میدانند و در مورد اخیر ضمن تاکید بر اجرای قانون توسط هر کس به نحو احسن، تدوین قانون اساسی را عامل تداوم پیروزی انقلاب و"تحصیل قانون اساسی را ضامن استقلال کشور" میدانستند (ج7ص155و 162)
در رابطه با نوسازی مادی، حضرت امام پیش شرط بازسازی را "ایجاد آرامش توسط ملت در کشور بدون اتکال به قدرت دیگری. (ج15ص182) و پرهیز از طرح مسائل فرعی و شخصی و اختلاف برانگیز (ج6 ص85و86) میدانستند. و در سایه وجود چنین آرامش، بسیج تودههای مردم در راستای حفاظت از انقلاب را ضروری میدانستند و پشتیبانی ملت از نیروهای نظامی و قوای مسلح و پیونه میان آنان را شرط عمده کارایی "استراتژی بازدارندگی مردمی" قلمداد مینمودند. (ج15 ص107 و145و200)
6- تقویت و توسعه تبلیغات داخلی و خارجی
از آنجا که امام خمینی هدف انقلاب را همانا "نفی سلطه فرهنگی اجنبی و نشر فرهنگ غنی اسلامی" (ج6ص219) میدانستند، معتقد به خنثیسازی تبلیغات سوء بیگانگان واستعمارگران از یکسو (ج17ص25و157) و تقویت تبلیغات اسلامی جهت صدور انقلاب و تبلیغ فرهنک اسلامی و آگاه سازی ملل مسلمان جهان در راستای متکی بودن کشورهای اسلامی و مستضعفان جهان به قدرت اسلامی خویش از سوی دیگر بودند. (ج15ص62).
در رابطه با خنثی سازی تبلیغات دشمنان استکباری، حضرت امام بر اعتماد به نفس و خود اتکایی تاکیدی عمده دارند (ج8ص76). زیر خودباوری و اعتماد به خویشتن در اثر خودسازی، تربیت وتقویت ایمان است و موجب تاثیرناپذیری مسلمانان از جوسازان خداشناس و عدم خودباختگی در مقابل تبلیغات سوء آنان میشود. (ج16ص49وج17ص25)
در خصوص تقویت تبلیغات داخلی، امام خمینی بر اصلاح مطبوعات و ایجاد تحول فرهنگی از طریق غربزدایی به منظور حفظامالقرای جهان اسلام تاکید داشتند. (ج6 ص153و91) و در رابطه با تبلیغات خارجی، ایشان بر ایجاد ارتباط مسلمانان جهان اعم از شیعه و سنی و ایجاد نیروی قدرتمند متشکل در برابر استعمارگران، حضور در محافل مشارکتبینالمللی و استفاده از حجبه عنوان عنصر تبلیغی و جهت رساندن پیام اسلام به ملتهای مظلوم جهان تاکیدی ویژه داشتند (ج17 ص29وج15ص190) از سوی دیگر ایشان ضمن اهمیت قائل شدن برای نقش و کارکرد مساجد کشورهای اسلامی در صورت عدم عزلت و کنارهگیری آنان در مورد مسایل مختلف سیاسی (ج17ص54)، صدور انقلاب اسلامی را در گرو ارتباط هر چه بیشتر با مسلمانان و فعال کردن نقش مساجد در کشورهای اسلامی به عنوان پایگاههای نهضت میدانستند.
7- حفظ ایران به عنوانامالقرای جهان اسلام
امام خمینی ضمن تاکید برآموزه "بنای اسلام در یک کشور" معتقد بودند که رسالتامالقرای امت طرفینی استبدین معنی که با توجه به حمایت انقلاب اسلامی از مستضعفان و محرومان و ملل اسلامی، مقتضی است مستضعفان جهان نیز بر حفظ انقلاب اسلامی ایران به عنوان نقطه بروز مخالفت و مرکز شروع مخالفتبا ابرقدرتها اهتمام نمایند (ج15ص117). بنابراین مستضعفان جهان که در زیر سلطه قدرتی شیطانی هستند باید همواره سعی در حفظ انقلاب اسلامی ایران به عنوان کانون مبارزه و نقطه مخالفتبا ابرقدرتهای جهان داشته باشند زیرا رکود این مرکز و نقطه مبارزه منجر به شکست اسلام و مستضعفان جهان در تمام ممالک اسلامی خواهد شد. (ج15 ص190)
آسیب شناسی انقلاب اسلامی
در این مبحث، به آن قسمت از سخنان امام خمینی اشاره میشود که در مورد عوامل شکست انقلاب بیان شده است. از دیدگاه امام راحل فقدان عوامل موجده نهضت همانا علت مبقیه آنستبه گونهای که انحراف نهضت از اهداف خود منجر به آن میشود که از انقلاب صرفا نامش باقی بماند (ج15ص222). در این رابطه حضرت امام به عواملی از قبیل انحراف از ارزشهای اسلامی و اخلاقی، اختلاف و تفرقه، بی تفاوتی سیاسی، خودباختگی در مقابل فرهنگ غرب و تبلیغات بیگانگان و اهمال در تبلیغ اسلام، سوء مدیریت، وابستگی، تحریف تاریخی آرمانها و ارزشهای انقلاب محبوس شدن انقلاب در کشور اشاره دارند که تفضیل آنها در پی میآید.
1- انحراف از ارزشهای اسلامی و اخلاقی
امام خمینی بر این اعتقادند که یکی از عوامل شکست انقلاب اسلامی تقلیل اهداف نهضتبه اهداف مادی، جایگزین شدن ضدارزشها به جای ارزشها و اعتقادات، تحریف آرمانها و ارزشها و گرایش به راحت طلبی و تجملگرایی است (ج15ص45و 46).
امام خمینی ضمن هشدار در این رابطه میفرمایند: "مگر این انقلاب برای این بوده که یک خانهای به مردم بدهد؟ یک کسب و کاری برای مردم ایجاد بکند؟ این انقلاب برای خدا بوده است و برای اسلام" (ج13 ص29). از اینرو غفلت از مقصد را مایه توقف نهضت میدانند (ج7ص8و9) و در این رابطه ترویج جدایی دین از سیاست را انحراف عمده از آرمانهای انقلاب تلقی مینمایند (ج15ص202) در این رابطه، امام خمینی به زمامداران انقلاب نیز هشدار میدهد که مبادا برای حکومت کردن به جای خدمتگزاری ارزش قائل شوند و تعصبات و خودخواهیها را دخالت دهند چرا که آنوقت است که انقلاب آسیب میبیند و خارجیها به زمامداران حکومت اسلامی طمع میکنند. (ج16ص265) از اینرو غفلت از ملت، نبودن به فکر محرومین و اغوای کارگزاران برای مصالح شخصی و نه مصالح ملت را از عوامل تضعیف انقلاب میدانند. (ج19 ص104)
از سوی دیگر، امام خمینی (ره)، انحراف فرهنگی و اخلاقی را نیز از عوامل شکست انقلاب قلمداد مینماید و معتقد است رواج شهوترانی و فساد اخلاقی در جامعه و بویژه در دانشگاهها، نفوذ فرهنگ بیگانگان در جامعه و ترویج روز افزون فرهنگ فاسد استعماری در میان جوانان موجب آن میشود که مردم از آرمانهای انقلاب غفلت نماید و دیگر به فکر مبارزه با استبداد واستعمار نباشند. از اینرو امام خمینی (ره) بر ضرورت تهذیب نفس برای جلوگیری از آسیب دیدن انقلاب تاکید مینمایند. (ج15 ص45، 46و205، ج19ص22- سخنان امام از 25/2/43و 6/2/1350)
2- اختلاف و تفرقه
امام خمینی یکی از عوامل شکست انقلاب را بروز "اختلاف و تفرقه در میان انقلابیون" (ج11ص230) و نیز "جدایی بین دولت و ملت" (ج 15ص85) میدانند. ایشان معتقدند "ایجاد تفرقه بین اقشار مختلف ملت و بسط اختلافات جزئی راهی برای بازگشت اجانب است." (ج7 ص99) و در این رابطه در مورد توطئه اتحاد نیروهای نفاق و سیاستباز برای ایجاد اختلاف بین ملت و روحانیت، میان تشیع و تسنن و ایجاد تفرقه بین دانشگاه، حوزه، روحانی و دانشجو و بطور کلی جناح بندیها و گروه بازیها و ایجاد تفرقه میان مبارزین اسلامی هشدار میدهند. (ج17 ص29، ج8ص40، ج11 ص 63 و ص196) از سوی دیگر امام خمینی مهمترین تفرقه را جدایی دین از سیاست، اختلاف میان مردم و روحانیت و یا دولت و ملت میدانند (ج15 ص202) و معتقدند تفرقه و عدم تفاهم ملت و روحانیون موجب عدم تداوم انقلاب میشود و میفرمایند: "اگر بخواهند ملت را تحتسلطه بیاورند باید مردم را از روحانیون جدا کنند. (ج12ص106 و107). ایشان مهمترین آفت انقلاب را انزوای روحانیت و کنار گذاشتند شدن آنان از صحنه میدانند در مورد توطئههایی که برای بدبین کردن دانشگاهیها به روحانیت و بدبین کردن روحانیتبه دانشگاه صورت میگیرد هشدار میدهند و این اختلاف را از ضعف ایمان میدانند (ج17ص54)
3- بیتفاوت سیاسی
امام خمینی دلسردی و کنار رفتن انقلابیون از صحنه پس از وقوع انقلاب را از آسیبهای انقلاب برمیشمردند و تودههای مردم را از بیتفاوتی و دلسردی نسبتبه نهضت، پرداختن به گرفتاریهای شخصی و عدم پاسداری از ثمرات انقلاب و خون شهیدان برحذر میدارند. (ج16ص47، 7 ص8، 9، ج25، ج15ص202) و میفرمایند: "آنها (تفالههای رژیم سابق یا طرفداران امریکا یا شوروی) مسائل را یک جوری مطرح میکنند که ملت ما را ازاین انقلاب دلسرد بکنند" (ج13ص 29) از اینرو، ایشان ضعف در برابر مشکلات (ج16ص88) و عدم دخالت اقشار جامعه در مسائل سیاسی و عدم نظارت ملتبرکارهای مسئولین مملکت و عدم گوشزد نمودن اشتباهات آنان (ج15 ص62 و76) را از آفات انقلاب اسلامی میدانند و با تاکید بر اینکه"یاس از جنود ابلیس است و انقلابیون نبایستی یاس به خود راه دهند" آنان را به مشارکتسیاسی و حضور در صحنه فرا میخواند.
4- خودباختگی در مقابل فرهنگ غرب و تبلیغات بیگانگان و اهمال در تبلیغ اسلام
امام خمینی (ره) تاکید بر اهمیت تبلیعات در صدور انقلاب و معرفی حقیقت اسلام ناب محمدی، معتقدند که مهمترین آفت انقلاب اسلامی، ضعف روحیه مردم در اثر تبلیغات سوء و منفی غرب علیه انقلاب است و انقلاب در صورت بیمحتوایی و خود باختگی در مقابل فرهنگ و تبلیغات شرق و غرب با شکست مواجه میشود.
از اینرو با تاکید بر ضرورت هوشیاری در مقابل تبلیغات بیگانگان، مردم را از گوش دادن به تبلیغات غرض آلود و دلسردکننده دشمنان انقلاب و اسلام بر حذر میدارند (ج 16 ص47). ایشان بر این اعتقادند که ابرقدرتها با بکارگیری دستگاههای تبلیغاتی و دروغپردازی بر ضد ملت ایران و کوچک جلوه دادن مسائلی که به نفع ایران است و بزرگ جلوه دادن مسائلی که به ضرر ایران است (ج16 ص184) و نیز با "جلوه دادن محیط ایران به عنوان یک محیط متشنج و نامتعادل" (ج15ص196) سعی در سرد کردن ملت مسلمان ایران دارند. از اینرو ضمن هشدار در مورد "تحت تاثیر واقع شدن تبلیغات داخلی نسبتبه تبلیغات سوء ابرقدرتها" (ج16 ص151) خوف از توطئهها و ناتوانی در برخورد با رسانههای استعماری جهان را جایز نمیدانند و اظهار میدارند: "آنها باطل خودشان را منتشر میکنند و شما حق خودتان را بیان نمیکنید؟ " (ج14 ص172) و بدینترتیب دستگاههای تبلیغاتی جمهوری اسلامی را از اهمال در پاسخگویی به تبلیغات مسموم شرق و غرب برحذر میدارند و آنان را به هوشیاری در مقابل "اقدامات استعمارگران در جهت مبارزه با انقلاب اسلامی ایران و اسلام و انحراف آن" فرا میخوانند.
5- سوء مدیریت
امام خمینی (ره) یکی از آفات انقلاب را "ضعف فکر و عمل" (ج19ص108) میداند که در این رابطه دو نکته را متذکر میشوند:
یکی دخالتهای نابجای مجموعههای مجاور سیستمی و گروههای فراساختاری در امور دولت (ج19ص50) و دیگری رخنه عناصر ضد انقلاب یا بی تفاوت یا فاسد، ناسالم و مضر به حال جامعه در ادارات و ارگانها که در مورد اخیر میفرمایند: "اینان غدههای سرطانی هستند که برای صحت جامعه باید بیرون آورده شوند" (ج16ص24) بنابراین امام خمینی ضمن تاکید بر مدیریت صحیح امور دولتی و اداری، مسئولان و دستاندرکاران جمهوری اسلامی را از "تکرار خطاهای جزئی که به منافقان و استعمارگران بهانه میدهد" برحذر میدارند. (ج16 ص11)
6- وابستگی
امام خمینی مهمترین آفت انقلاب را وابستگی فکری و از دست دادن استقلال فکری میدانند و معتقدند: "بایستی تفکر اینکه ما باید از خارج چیز وارد کنیم از سر بیرون کنیم" (ج14 ص78). ایشان ضمن تاکید بر هوشیاری در مقابل استعمار، به مردم ایران در مورد "هجوم تبلیغاتی به ایران که مرکز ثقل اسلامی است" هشدار میدهند. (ج17ص29). از سوی دیگر وابستگی اقتصادی و نظامی به خارج را موجب"تلف شدن ذخایر ملی توسط قدرتهای مجهز و عدم استفاده از این قدرت خدا دادی" میدانند (ج15ص117) و در این رابطه مسئولان را از استخدام مستشاران خارجی که موجب اتکاء به دیگران میشود بر حذر میدارند.
7- تحریف تاریخی آرمانها و ارزشهای انقلاب اسلامی
امام خمینی ضمن تاکید بر ضرورت بیدار نگه داشتن نسلهای آینده معتقدند: "باید این نهضت را ثبت کنیم تا سرمشق جوامع و نسلهای آینده گردد. لازم استبرای بیداری نسلهای آینده و جلوگیری از غلطنویسی مغرضان، نویسندگان متعهد با دقت تمام به بررسی دقیق تاریخ این نهضت اسلامی بپردازند و قیامها و تظاهرات مسلمین ایران را در شهرستانهای مختلف به تاریخ وانگیزه آن ثبت نمایند تا مطالب اسلام و نهضت روحانیتسرمشق جوامع و نسلهای آینده شود." (ج2، ص...)
8- محبوس ماندن انقلاب در کشور
امام خمینی یکی از آفات انقلاب را عدم صدور و محبوس ماندن آن در درون یک کشور میدانند و در این رابطه در مورد توطئههای دشمنان "به منظور سقوط انقلاب اسلامی ایران به عنوان مرکز و مبدا جنبش" هشدا ر میدهند (ج15 ص157).
گرچه ایشان حفظامالقری را از اهم واجبات میدانند ولی معتقدند که نهضت نبایستی در ایران راکد بماند. ایشان بر این اعتقادند که استعمارگران با درک خطر صدور انقلاب سعی در "جلوگیری از پایگیری و نفوذ شعلههای نهضت انقلابی به مراکز وابسته به خود "دارند (ج15 ص201) و خواهان "سرکوب مرکز و مبدا جنبش یعنی ایران برای کنار نشستن سایر جاهای دیگر" میباشند (ج15ص202). از اینرو، امام خمینی (ره) ضمن هشدار در مورد اینکه ابرقدرتها با "قرار دادن حکومتها و مهرههای وابسته و ضد دین در منطقه چون اسرائیل و رژیم بعث عراق در جهت مبارزه با اسلام و ایران" (ج17 ص31) و "برانگیختن و تشویق حکومتهای منطقه در جهتسرکوب انقلاب اسلامی ایران و ایجاد جنگ و اغتشاش توسط عوامل دست نشانده خود چون صدام" (ج15 ص157)، خواهان مقابله با صدور انقلاب اسلامی هستند، بر ضرورت صدور ارزشها و آرمانهای نهضت و آسیبشناسی منطقهای انقلاب اسلامی تاکیدی مضاعف دارند.
نتیجهگیری
با عنایتبه آنچه گذشت میتوان چنین استنباط نمود که حضرت امام (ره) دیدگاهی ژرفانگر و رهیافتی حداکثر در مورد انقلاب اسلامی ایران داشتند و بیشتر بر بعد اسلامی ومعنوی قیام تاکیدی وافر مینمودند. ازاینرو ضمن قائل شدن اهداف معنوی و مقاصد اسلامی برای نهضت، زمینه اصلی بروز قیام را سیاست اسلامزدایی شاه وعلت اصلی پیروزی انقلاب اسلامی را گرایش مردم به اسلام و ریشهدار بودن ارزشهای اسلامی در درون جامعه ایران میدانستند. لیکن اسلامی بودن قیام به هیچ وجه، از دیدگاه امام خمینی، با پرداختن به مسائل مادی و رفاهی منافات نداشت. از اینرو حضرت امام زمامداران حکومتی را به رسیدگی به وضع محرومان و مستضعفان و تامین رفاه و سعادت عامه مردم فرا میخواندند. همچنین تاکید امام (ره) بر اسلامیت مانع از اهتمام به جمهوریت نظام نمیگردید که در این رابطه اصرار ایشان بر اعطای آزادیهای فردی و جمعی بویژه به نهادهای جامعه مدنی چون احزاب، گروههای ذینفوذ و رسانهها شاهدی بر این مدعاست. با وجود این، کلیه مسائل سیاسی و مادی را فرع بر مسائل اساسی مذهبی و معنوی میدانستند. ضمنا تاکید بر توجه به الطاف خداوندی و عنایات الهی در پیروزی و تداوم نهضت، بردستاوردهای اخلاقی و تحول ادراکی اهتمامی ویژهای داشتند و معتقد به حفظ معنویت و اسلامیت نظام قبل از هر چیز بودند. از سویی دیگر، با عنایتبه اینکه ایشان اقدام به قیام را وظیفهای شرعی و برای ادای تکلیف میدانستند اصلاح اوضاع کشورهای اسلامی را نیز از نظر دور نمیداشتند و بر صدور انقلاب و ارزشهای آن در میان ملل اسلامی تاکیدی همه جانبه داشتند. ایشان ضمن تاکیدی بر فراوطنی بودن نورمها و ارزشهای اسلامی، ضرورت تثبیت نهضت درام القری را یادآور میشدند و حفظ مبدا جنبش را اقدامی اساسی در جهت تبلیغ اسلام در میان مسلمانان جهان میدانستند که در این رابطه تاکید بیشتر ایشان بر روابط غیر رسمی و بین ملیتی بود و تبلیغ اسلام از طریق دستگاههای دولتی و یا روابط رسمی بین دولتی را در درجه دوم اهمیت تلقی میکردند. به هر حال گرچه امام خمینی بر تحکیم پایگاهامالقری و بنای حکومت اسلامی در یک کشور تاکید داشتند اما محبوس ماندن قیام در یک کشور را آسیبی عمده برای انقلاب میدانستند و بر ضرورت صدور آرمانها و ارزشهای انقلاب و بیدارسازی و آگاهی ملل مسلمان جهان از طریق بازسازی و نوسازی داخلی و اهتمام به تبلیغات خارجی و اتکال به ذات مقدس باریتعالی تاکید مینمودند. امید آنکهاندیشههای آن امام راحل روشنایی بخش محافل علمی و دانشگاهی و بویژه نظریه پردازان انقلاب باشد.
ادامه مطلب